۱۳۸۹ خرداد ۱۶, یکشنبه

دفتری قدیمی

دفتری دارم که مربوط به سالهای گذشته است . اما در هر ورقش احوالات امروزم نوشته شده . برای مثال درونیات ذهنی روز چهاردهم خرداد سال هشتاد و هفت در صفحه چهاردهم خرداد نوشته شده و در صفحه پانزدهم خرداد احوال و ذهنیات پانزدهم خرداد سال هشتاد و نه نوشته شده . در طول این سالها دفترم داره کامل میشه . حالا چرا این رو گفتم . چون اگر یک روز مردم و یکی اون دفتر رو خوند و دید احوالات یک روزم با روز قبلش چقدر متفاوته بدونه که شاید بین دو روز چند سال فاصله بوده .
رمزی است برای یابنده دفتر . اگر یک روز کسی از این بلاگ گذر کرد بدونه که براش رازی رو گذاشتم درباره آدمی که کل زندگیش یک سال بود .